مفاهیم و رویکردها

قوانین و مقررات اغلب کلیات و جهت‌گیری‌های کلان در خصوص موضوعات مختلف را نشان می‌دهند، اما این جهت‌گیری‌های کلان می‌تواند برپایة رویکردهای مختلفی پیاده‌سازی و اجرایی شوند. رویکردهای دبیرخانه برپایة همین جهت‌گیری‌های کلان طراحی شده است. این رویکرد را می‌توان در قالب چند گزارة اصلی بیان کرد، که هر یک به صورت اجمالی توصیف شده است.

سطح‌بندی مناطق ویژه علم و فناوری

برخلاف رفتار متداول که مناطق ویژه، اغلب با تخصیص و تملک زمین همراه است، ساختار مناطق ویژه علم و فناوری، در سه سطح سلسله مراتبی تعریف می‌شود. ساختار مناطق ویژه در سطوح زیر قابل تعریف است:

  • منطقه ویژه علم و فناوری: این منطقه دربرگیرنده یک شهر بزرگ و مناطق اطراف آن است. مانند تبریز و مناطق اطراف آن. این منطقه به عنوان پشتیبان و زیرساخت توسعه علم و فناوری شناخته می‌شود. به این ترتیب این مناطق باید دارای حداقل‌هایی از نیازمندها و شرایط باشند.

  • کانون‌های اصلی علم و فناوری: هر منطقة ویژه شامل چندین کانون اصلی است. کانون‌های اصلی یک منطقه ویژه بخش‌هایی از آن منطقه است که پذیرای فیزیکی بازیگران علم و فناوری؛ مانند شرکت‌ها، موسسات و دانشگاه‌ها؛ در آن منطقه می‌باشد. در کانون‌های اصلی از طریق نزدیکی جغرافیایی هم‌افزایی میان این بازیگران، از یک سو و اعطای مشوق‌های دولتی (عمدتا غیرنقدی) از سوی دیگر، امکان توسعه علم و فناوری در مناطق را فراهم می‌آورد. این کانون‌های اصلی از جنس شهرک‌های فناوری، مناطق ویژه اقتصادی، شهرک‌های صنعتی و ... هستند.

  • پهنه‌های علم و فناوری: هر کانون اصلی شامل یک یا چند پهنة علم و فناوری است. پهنه‌ها، بخش‌های منتخب از یک کانون اصلی است که به صورت جغرافیایی تعیین می‌کند که مشوق‌ها برای شرکت‌ها و نهادهای مستقر در این پهنه‌ها قابل اعمال است.

بر این اساس مناطق ویژه اراضی مخصوص خود را ندارد، بلکه از ظرفیت‌های زیرساختی ایجاد شده در کانون‌های اصلی بهره می‌برد. این امر توسعة مناطق را با هزینة پایین، در مدت کوتاه‌تر و با ریسک کمتری را امکان‌پذیر می‌کند.

در شکل زیر طرح‌واره‌ای از یک منطقه ویژه نمایش داده شده‌است:

استفاده از ظرفیت‌های بالقوة کشور در قالب کانون‌های اصلی علم و فناوری

بر اساس رویکرد دبیرخانه، مناطق ویژه علم و فناوری، برپایة هم‌افزایی و هماهنگی میان نهادهای مختلف توسعه‌ای شکل می‌گیرد. کانون‌های اصلی علم و فناوری، پذیرا و محل استقرار نهادهای مختلف توسعه هستند. اصلی‌ترین کانون‌هایی که از یک سو برخوردار از ظرفیت‌های زیرساختی هستند، و از سوی دیگر، به صورت بالقوه می‌توانند پذیرندة این نهادها، از جمله شرکت‌ها و موسسات دانش‌بنیان، مراکز آموزش تخصصی، آزمایشگاه‌های تخصصی و ... باشند، عبارتند از:

·         شهرک‌های صنعتی: شهرک‌های صنعتی مبتنی بر دیدگاه نزدیکی جغرافیایی و بهره‌مندی از زیرساخت مشترک بنا نهاده شده است. این شهرک‌ها زیر نظر یک شرکت مادرتخصصی مدیریت می‌شوند؛ و به واسطة تعدد و ظرفیت‌های خالی موجود در شهرک‌های صنعتی تخصصی، می‌توانند کانون‌های اصلی مناطق ویژه علم و فناوری و مکان استقرار نهادهای خلق و توسعة علم و فناوری باشند.

·         مناطق آزاد تجاری و مناطق ویژه اقتصادی: هر دو منطقه بر اساس ایجاد محیط‌های مستقل از کشور برای قرار از قوانین بوروکراتیکِ مانعِ رشد و در عین حال تسهیل قوانینی به منظور توسعة سرمایه‌گذاری، خصوصا سرمایه‌گذاری خارجی، شکل گرفته‌اند. مناطق ویژه علم و فناوری نیز در نهایت بر پایه این دیدگاه نیز استوار است که بخش‌های جغرافیایی معینی از کشور از قوانین متداول خارج شده تا محیط مساعدتری را برای نیل به اهداف کلان توسعه ایجاد نماید.

·         شهرک‌های فناوری: شهرک‌های فناوری مفهومی نزدیک به مناطق ویژه علم و فناوری است. این مناطق بر پایه یک حوزه فناوری مشخص به صورت تخصصی شکل گرفته‌است و بر خلاف شهرک‌های صنعتی که پذیرای بنگاه‌های تولیدی است، عمدتا دربرگیرنده شرکت‌های کوچک (اغلب حتی زیر 10 نفر کارکن یا بین 10 تا 50 نفر کارکن) و البته دانشی‌تر هستند.

·         شهرک‌های تخصصی: در بخش‌های مختلف مجوزهایی در خصوص شهرک‌های تخصصی صادر شده است یا در حال صدور است، مانند شهرک دانش سلامت در وزارت بهداشت یا شهرک کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی یا شهرک پتروشیمی یا گاز در وزارت نفت. به این ترتیب این شهرک‌ها می‌توانند کانونی اصلی برای توسعه علم و فناوری در یک بخش خاص باشند.

·         پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد: پارک‌های علم و فناوری نیز در سال‌های گذشته دارای رشد بی‌رویه و غیرهدفمند بوده است، که البته می‌تواند در مناطق ویژه به عنوان یک پتانسیل مورد توجه قرار گیرد.

·         پهنه‌های شهری: تعیین کاربری‌های پهنه‌های شهری و بر اساس آن پهنه‌بندی شهری یکی از مهم‌ترین ابزارهای مدیریتِ توسعة شهری است. به صورت تاریخی تعیین پهنه‌های شهری با کاربری صنعتی، بازرگانی، اداری، مسکونی، آموزشی و ... امری شناخته شده است. امروزه در برخی از شهرهای جهان در برنامه‌های شهری، پهنه‌های فناوری و انواع آن مانند پهنه‌های فناوری پیشرفته یا پهنه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز مشاهده می‌شود که این امر می‌تواند منجر به جذب و توسعه این فناوری‌ها در سطح شهرها شد. در این بخش لازم است تا پهنه‌هایی با هدف توسعه مفهوم شهر خلاق (پهنه‌هایی با هدف جذب صنایع خلاق و ایجاد زمینه‌های مساعد برای سکونت طبقه خلاق) نیز مورد توجه قرار گیرد.

استفاده از ظرفیت‌های بالقوه در قالب برنامه‌های ملی و منطقه‌ای

به مانند ایدة کانون‌های اصلی در مناطق ویژه علم و فناوری، که استفاده از ظرفیت‌های بالقوة سایر نهادها، مانند شهرک‌های صنعتی و ...، بود؛ می‌توان از ظرفیت‌های برخی برنامه‌هایِ متداول و دارای سابقه در کشور نیز به عنوان برنامه‌های پیش‌آهنگ در توسعه مناطق ویژه بهره برد، که عبارتند از:

·         خوشه‌ها: هم‌اکنون استان‌ها دارای برنامه‌هایی برای شناسایی و توسعه خوشه‌های صنعتی هستند. ارتقاء وضعیت فناوری در خوشه‌های صنعتی و تبدیل آن‌ها به خوشه‌های فناوری به صورت بالقوه می‌تواند یکی از برنامه‌های پیش‌آهنگ در مناطق ویژه علم و فناوری باشد.

·         جذب سرمایه‌گذاری خارجی و همکاری فناوری: رشد و توسعه فناوری‌های پیشرفته بی‌شک بدون توجه به همکاری فناوری با شرکت‌های پیشرو امکان‌پذیر نیست. نه به لحاظ نظری و نه به لحاظ تجربی نمی‌توان نمونه‌ای از توسعه فناوری‌های تجاری پیشرفته را بدون همکاری با شرکت‌های بین‌المللی بزرگ یافت. برنامه جذب بخش‌های تحقیق و توسعه و طراحی مهندسی شرکت‌های بزرگ و پیشرویِ خارجی یکی از برنامه‌های بالقوه در این خصوص خواهد بود. استفاده از قانون جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تطبیق آن با شرایط این مناطق،‌ ظرفیت‌هایی در خصوص توسعه این همکاری‌ها در اختیار مناطق ویژه علم و فناوری قرار خواهد داد.

·         برنامه‌های آمایش سرزمین: برنامه‌های آمایش سرزمین در کشور به صورت استانی جزو وظایف معاونت برنامه‌ریزی استان است. یکی از بخش‌های اصلی این برنامه، بخش علم و فناوری است و از این رو استان‌ها بر پایه سازمان فضایی مربوط به آموزش و صنعت کاربری‌ها مناسب اراضی را تعیین کرده یا خواهند کرد. تطابق میان مناطق ویژه با سازمان فضایی فعلی و مطلوب هر استانی باید به عنوان یکی از برنامه‌های مناطق ویژه باشد.

·         رابطه میان صنعت دانشگاه و صنعت: در این خصوص اگرچه حرف زیاد زده شده است، اما به صورت نظری و بر پایه نظریه‌هایی مانند مارپیچ سه‌گانه یا حکمرانی خوب در دانشگاه یا نسل سوم از دانشگاه‌های کارآفرینی، می‌توان مناطق ویژه علم و فناوری را به عنوان ابزارهای تحقق آن دانست.

در ادامه در این گزارش شرحی از فعالیت‌های مربوط به مناطق ویژه علم و فناوری کشور ارایه شده است. امید است که این مناطق بتوانند نمونه‌ای موفق از استفاده از ظرفیت‌های بالقوة کشور باشند. نمونه‌ای از پیاده‌سازی یک ایدة بزرگ با همکاری سایر نهادها و ظرفیت‌های کشور.